
محله؛ سنگر اول تابآوری
راهنمای جامع ارتقای پایداری اجتماعی در جوامع محلی
مقدمه: چرا محله؟
در جهان معاصر که با چالشهای فزایندهای نظیر تغییرات اقلیمی، بحرانهای اقتصادی و گسستهای اجتماعی روبهروست، مفهوم «تابآوری» (Resilience) از یک واژه تخصصی به یک ضرورت زیستی تبدیل شده است.
تابآوری اجتماعی به معنای توانایی یک جامعه برای جذب شوکها، انطباق با تغییرات و بازگشت به وضعیت کارکردی (و حتی بهتر از پیش) پس از وقوع بحران است.
اما چرا محله؟ تجربیات جهانی نشان میدهد که در لحظات اولیه وقوع یک بحران (خواه زلزله باشد یا یک اپیدمی مانند کووید-۱۹)، دولتها و نهادهای مرکزی به دلیل بروکراسی و فاصله جغرافیایی، قادر به مداخله فوری نیستند.
در این “زمان طلایی”، این همسایگان و شبکههای محلی هستند که اولین پاسخ را میدهند. بنابراین، تابآوری ملی از کوچهها و محلهها آغاز میشود.
سرمایه اجتماعی: چسبِ نگهدارنده جامعه
سرمایه اجتماعی شامل اعتماد، شبکههای روابط و هنجارهای متقابل است. در محلهای که ساکنان آن تنها “همسایه” (سایه به سایه هم) زندگی میکنند اما تماسی با هم ندارند، تابآوری در کمترین سطح خود قرار دارد.
- شبکههای پیونددهنده (Bonding): تقویت روابط درونگروهی میان همسایگان همفکر یا همفرهنگ.
- شبکههای پلساز (Bridging): ایجاد ارتباط میان گروههای مختلف محله (مثلاً پیوند میان کسبه و جوانان).
- راهکار عملیاتی: ایجاد “پاتوقهای محلی” و برگزاری رویدادهای غیررسمی. هدف این است که افراد از حالت “غریبه” به “آشنا” تغییر وضعیت دهند تا در زمان بحران، انگیزه اخلاقی برای کمک به یکدیگر داشته باشند.
شناسایی ظرفیتها و آسیبپذیریهای نهفته
تابآوری بدون شناخت دقیق از میدان عمل، تنها یک شعار است. هر محله دارای یک “نقشه ریسک” منحصربهفرد است.
- نقشهبرداری مشارکتی: ساکنان باید خودشان نقاط قوت (مثل یک نانوایی که موتور برق دارد) و نقاط ضعف (مثل دیوار لرزان یک ساختمان قدیمی) را شناسایی کنند.
- پایش گروههای آسیبپذیر: تابآوری یک محله با وضعیت ضعیفترین عضو آن سنجیده میشود. شناسایی سالمندان تنها، معلولان و خانوادههای کمدرآمد و اتصال آنها به یک شبکه حمایتی داوطلبانه، از ارکان اصلی پایداری محلی است.
آموزش و مهارتآموزی: از آگاهی تا مهارت
بسیاری از تلفات در بحرانها نه به دلیل خودِ حادثه، بلکه به دلیل رفتارهای اشتباه ناشی از ترس و ناآگاهی است.
- آموزشهای فنی: کمکهای اولیه، اطفای حریق و ایمنسازی غیرسازهای منازل.
- مدیریت روانی بحران: آموزش تابآوری روانشناختی برای جلوگیری از پانیک (ترس جمعی).
- تولید محتوای محلی: آموزشها باید با زبان و فرهنگ همان محله سازگار باشد. برای مثال، استفاده از پتانسیل مساجد یا مدارس محله برای تشکیل گروههای “دوام” (داوطلبان واکنش اضطراری محله).
حکمرانی محلی و ساختارهای داوطلبانه
تابآوری نباید به صورت “بالا به پایین” دیکته شود. مردم باید خود را مالک فرآیند تغییر بدانند.
- تشکلهای محلهمحور: ایجاد شوراهای محلی یا گروههای همیار که قدرت تصمیمگیری داشته باشند.
- تمرین و مانور: آمادگی یک شبه به دست نمیآید. برگزاری مانورهای دورهای دور از تشریفات اداری و با مشارکت واقعی خانوادهها، باعث میشود در روز حادثه، هر کس نقش خود را بداند.
- شفافیت و جریان اطلاعات: ایجاد کانالهای ارتباطی موثق در محله (مثلاً گروههای مجازی محلی مدیریت شده) برای جلوگیری از شایعات در زمان بحران.
زیرساختهای فیزیکی و فضاهای چندمنظوره
کالبد فیزیکی محله باید در خدمت تابآوری اجتماعی باشد. شهرسازی سنتی ما (با وجود میادین و تکیهها) به شدت تابآور بود، اما شهرسازی مدرن گاهی این پیوند را از بین برده است.
- فضاهای عمومی انعطافپذیر: پارکها، حیاط مدارس و ورزشگاههای محلی باید به گونهای طراحی شوند که در شرایط عادی محل تفریح و در شرایط بحرانی محل اسکان، توزیع اقلام یا پایگاه امداد باشند.
- زیرساختهای توزیعشده: تشویق به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر (مثل پنلهای خورشیدی در مساجد) و مخازن ذخیره آب در نقاط استراتژیک محله، به طوری که در صورت قطع شبکه سراسری، محله بتواند تا ۷۲ ساعت اولیه دوام بیاورد.
چالشهای پیش رو در ارتقای تابآوری محلهای
در مسیر اجرای این مؤلفهها، موانع جدی وجود دارد که باید برای آنها برنامهریزی کرد:
- بیاعتمادی عمومی: جلب مشارکت مردمی که نسبت به طرحهای دولتی بدبین هستند، زمانبر است.
- فرسودگی داوطلبان: فعالیتهای اجتماعی نباید به گونهای باشد که داوطلبان پس از مدتی دچار خستگی شوند. باید سیستمهای تشویقی و انگیزشی (حتی معنوی) طراحی شود.
- تغییرات بافت جمعیتی: در محلههایی که نرخ اجارهنشینی بالا و جابجایی ساکنان زیاد است، ساختن سرمایه اجتماعی دشوارتر است و نیاز به استراتژیهای کوتاهمدتتری دارد.
نتیجهگیری: محله به مثابه یک موجود زنده
ارتقای تابآوری اجتماعی یک پروژه نیست که تاریخ شروع و پایان داشته باشد، بلکه یک “فرآیند” همیشگی است.
محلهای تابآور است که مانند یک موجود زنده، نسبت به تغییرات محیطی حساس باشد، اعضای آن با هم در ارتباط باشند و از پیش برای روزهای سخت اندیشیده باشد.
سرمایهگذاری روی “روابط انسانی” در سطح کوچه و خیابان، بسیار ارزانتر و موثرتر از پروژههای کلان مهندسی پس از وقوع فاجعه است. تابآوری، در نهایت، یعنی بازگشت به ریشههای همسایگی در دنیای مدرن.






