تابآوری؛ از «نمایش» تا «دانش»
ضرورت گذار از روایتهای غیرواقعی به آموزشهای مبتنی بر شواهد
آموزش علمی تابآوری: در سالهای اخیر، مفهوم «تابآوری» (Resilience) به یکی از واژگان پرکاربرد در سمینارها، دورههای آموزشی و محافل سازمانی ایران تبدیل شده است. اما همزمان با این استقبال، آفتی جدی تحت عنوان «تابآوری نمایشی» فضای آموزشی کشور را تهدید میکند.
برخی مدرسین، به جای تکیه بر متون علمی و یافتههای جدید روانشناسی اجتماعی و عصبی، آموزش تابآوری را به عرصهای برای قصهگوییهای اغراقآمیز، روایتهای عجیب و غریب و حواشی زرد تبدیل کردهاند.
این مقاله به واکاوی این موضوع میپردازد که چرا آموزش تابآوری باید بر پایه «علم» استوار باشد و چرا رویکردهای نمایشی، نه تنها سودی ندارند، بلکه برای مدرسین جوان و بدنه دانشبنیان این حوزه، نگرانکننده هستند.
تفاوت ماهوی «تابآوری علمی» و «تابآوری داستانی»
تابآوری یک دانش چندبعدی است که از تقاطع روانشناسی، جامعهشناسی، مدیریت و حتی علوم زیستی حاصل میشود.
- در رویکرد علمی: مدرس بر متغیرهایی نظیر «خودنظمدهی»، «انعطافپذیری شناختی»، «حمایت اجتماعی ساختارمند» و «پروتکلهای حل مسئله» تمرکز میکند.
- در رویکرد نمایشی: مدرس با استفاده از داستانهای غیرواقعی از قهرمانان خیالی یا روایتهای «شبهمعجزهآسا»، سعی در تحریک احساسات آنی مخاطب دارد. در این رویکرد، به جای یاد دادن «چگونه تاب آوردن»، صرفاً بر «چه چیزهایی تابآوری هست و نیست» تأکید میشود؛ آن هم در سطحیترین لایه ممکن.
نقد روایتهای عجیب و جلب توجه کاذب
بررسیهای تیمی متخصصان در وبسایت رسمی رسانه تابآوری ایران نشان میدهد که برخی از ارائههای عمومی در این حوزه، به جای انتقال دانش، به «شوی تلویزیونی» شباهت پیدا کردهاند.
استفاده از داستانهای غیرمستند برای جلب توجه مخاطب (Attention Grabbing)، اگرچه در لحظه اشتیاق ایجاد میکند، اما پس از پایان دوره، مخاطب را با دستانی خالی در برابر واقعیتهای خشن زندگی رها میکند.
آموزشی که بر پایه حواشی بنا شود، قدرت تحلیل را از سازمانها میگیرد. تابآوری واقعی، توانمندی در مدیریت بحران است، نه برانگیختگی هیجانی ناشی از شنیدن یک داستان غمانگیز یا حماسی غیرواقعی.
نگرانی مدرسین جوان و متخصص: نبرد میان تخصص و پوپولیسم
یکی از دغدغههای جدی مدرسین جوان و دانشآموخته در رسانه تابآوری ایران، اشباع فضا توسط افرادی است که تابآوری را ابزاری برای برندینگ شخصی قرار دادهاند.
وقتی ارائههای سخیف و فاقد محتوای علمی به عنوان استاندار آموزش شناخته شوند، مدرسین متخصص که بر روی مقالات ISI و کتابهای مرجع کار میکنند، دچار انزوا میشوند.
با این حال، جای خوشحالی است که هوشمندی سازمانها، دانشگاهها و مدیران منابع انسانی در حال افزایش است.
بازخوردهای اخیر نشان میدهد که مخاطب تحصیلکرده، به خوبی تفاوت میان «محتوای غنی علمی» و «فرافکنیهای نمایشی» را درک میکند.
آموزش باید مبتنی بر «تغییر رفتار» باشد، نه «تغییر احساس»
هدف از آموزش تابآوری در یک سازمان یا جامعه، ایجاد پروتکلهای رفتاری است. ما به دنبال آن هستیم که:
- دانش جدید ارائه دهیم: مفاهیمی چون «نوروساینسِ پلاستیسیته» یا «تابآوری سازمانی سیستمیک».
- مهارتافزایی کنیم: تکنیکهای مقابلهای که در شرایط فشار کارکرد داشته باشند.
- ابزار سنجش معرفی کنیم: چگونه میزان تابآوری خود را به صورت علمی اندازه بگیریم؟
آموزشهای نمایشی معمولاً در سطح «تغییر احساس» باقی میمانند. فرد پس از کلاس حس خوبی دارد، اما ابزاری برای مواجهه با چالش فردا در اختیار ندارد.
نقش رسانه تابآوری ایران در صیانت از مرزهای دانش
وبسایت رسمی رسانه تابآوری ایران با درک این حساسیت، استراتژی خود را بر سه اصل استوار کرده است:
- پرهیز از ابتذال در آموزش: تمرکز بر منابع دست اول جهانی و بومیسازی آنها به صورت علمی.
- تربیت مربیان متخصص: تمرکز بر توسعه و تربیت نیروی انسانی که تابآوری را نه به عنوان یک سرگرمی، بلکه به عنوان یک تخصص جدی دنبال میکنند.
- نقد و بررسی ارائهها: پایش مستمر محتواهای منتشر شده در فضای عمومی برای جلوگیری از انحراف افکار جمعی.
نتیجهگیری: بازگشت به اصالت علم
اگر واقعاً در پی ارتقاء دانش جامعه هستیم، باید بپذیریم که تابآوری یک «فرایند یادگیری سخت و مستمر» است، نه یک «سخنرانی انگیزشی ۲۰ دقیقهای».
داستانها میتوانند چاشنی آموزش باشند، اما هرگز نباید جایگزین محتوای علمی شوند.
روند رو به رشد تربیت مدرسین و مربیان باسواد در رسانه تابآوری ایران نویدبخش این است که دوران «آموزشهای نمایشی» به سر آمده است.
سازمانها امروز به دنبال «راهکار» هستند، نه «روایت». ما متعهدیم که تابآوری را در تراز یک علم محترم و کاربردی به جامعه معرفی کنیم و از هرگونه ارائه سخیف که شأن این دانش و مدرسین جوان آن را زیر سوال ببرد، دوری گزینیم.
تدوین شده توسط: تحریریه تخصصی وبسایت رسمی رسانه تابآوری ایران






